سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ستم راندن بر بندگان بدترین توشه است براى آن جهان . [نهج البلاغه]

دل نوشته های من !



سفرنامه شیراز سه شنبه 89/11/5 ساعت 9:34 عصر

سلام

دیشب از شیراز برگشتم. طبق معمول یه سفر سه روزه‌ی کاری.

ما دو تیم دو نفره بودیم. من و یکی از همکارا رفتیم نمایندگی مرودشت و اون دو نفر هم رفتن نمایندگی شیراز.

روز اول خیلی اذیت شدیم. کارمون واقعاً گره خورده بود. تمام مشکلاتی که توی ماموریت‌های قبلی تجربه کردم رو فکر کنم اونجا یه جا تجربه کردم !
خیلی اعصاب ما رو خورد کرده بود. ولی سعی کردیم توو همون روز اول کار تا یه حدی پیش بره. فکر کنم ساعت نزدیک 7 بود که از نمایندگی اومدیم بیرون. صاحب نمایندگی ما رو تا شیراز و هتل رسوند. 

روز دوم دیگه خیلی سریع کار کردیم. همکارای ما هم که کارشون شیراز تموم شده بود، اومدن مرودشت و یکم کمک کردن و کارا دیگه تا 4 تموم شده بود. بعدش رفتیم تخت جمشید و نقش رستم و برگشتیم شیراز و رفتیم حافظ و شام و هتل !

دیگه روز سوم هم کار خاصی که نداشتیم، رفتیم سعدی و ارگ کریمخان و بازار وکیل و برگشتیم هتل و ناهار و فرودگاه !

خسته شده بودم از بس که راه رفتیم ! پا درد و کمردرد و گردن درد ! 

البته همه‌ی این جاها که رفتیم نسبتاً کوتاه بود. شاید خیلی وقت واسه گشتن نبود. فقط رفتیم که رفته باشیم ! البته من قبلاً همه‌ی اینا رو رفته بودم ( جز نقش رستم ). زیاد واسه من جذابیت نداشت. حس و حالشم نداشتم. ولی خب چون همه می‌خواستن برن، درست نبود که من بگم نمیام.

برگشتنه با ایرباس برگشتیم. اولین بار بود که سوار این مدل هواپیما می‌شدم. خیلی غول بود و خیلی بزرگ ! البته خیلی هم خوب بود.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پ.ن : شروع سفر : شنبه 2 بهمن، پرواز ساعت 8:10 صبح
پ.ن : پایان سفر : دوشنبه 4 بهمن، پرواز ساعت 4:15 عصر



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط: ناشناس